در مستند زيباي آخرين روزهاي زمستان كه به بررسي زندگي و نحوه فرماندهي سردار شهيد حسن باقري ميپردازد، نكات بسيار زيبايي وجود دارد كه ميتواند راهگشاي اين روزها در شرايط سخت و جنگ اقتصادي ما باشد. اين مستند با جمعآوري شهدايي كه چند روز از شهادتشان ميگذرد آغاز ميشود. شهيد باقري پس از آن با فراخوان فرماندهان خود از آنها درباره چرايي شكست عمليات رمضان ميگويد و در جملات كليدي ميگويد: چرا بايد يك گردان گرفتار حصر بشود و با تأخير نسبت به شكستن حصر و تنها با ريختن آتش توپخانه و دستور دادن از كيلومترها آنطرفتر توسط فرماندهان از رزمندگان حمايت كرد ؟
وي همچنين بر لزوم جمعآوري اطلاعات درست و برنامهريزي صحيح براي حمله به دل دشمن تأكيد ميكند و ميگويد: اگر ما براي اطلاعات عمليات شهيد بدهيم اشكالي ندارد اما از دست دادن يك نفر و شهيد شدن يك نفر در حين عمليات هم براي ماسخت است و نميتوانيم در پيشگاه خداوند جوابگو باشيم. وي ادامه ميدهد: چرا براي ما از دست دادن نيرو براي اطلاعات عمليات سخت شده اما در هنگام حمله و اجراي عمليات شهيد دادن ساده ؟ 300 متر آن طرفتر معبر باز شده و فرمانده گروهان در جاي خود ايستاده و ميگويد چه كسي آماده رفتن روي مين است ؟ ما بايد در آن دنيا جوابگو باشيم. اداره جنگ از دور ميسر نيست و فرماندهان بايد همراه گردانها باشند. برادران! مبادا غرور اين پيروزيها شمارا بگيرد، خودتان را گم نكنيد، فكر نكنيد ما اين كار را كردهايم، همهاش خواست خدا بوده است و. . .
نگاهي به گزيده سخنان اين سردار و همسانسازي جنگ اقتصادي با جنگ سخت ميتواند الگوي مناسبي را در ايجاد حماسه اقتصادي و احياي اقتصاد مقاومتي نزد مسئولان اقتصادي به عنوان افسران جنگ اقتصادي فراهم آورد.
آنجايي كه شهيد خطاب به فرماندهان خود ميگويد: مبادا به جنگ كردن بدون هدف عادت كنيد، دقيقاً همان چيزي كه فرمانده كل قوا اين روزها بر عادت كردن و اعتياد به درآمدهاي نفتي و اعلام استيصال برخي مسئولان در اجراي چنين نقشه راهبردي در اقتصاد اشاره دارد. اما كو گوش شنوا !
آنجايي كه بر شناسايي و اطلاعات لازم براي باز كردن معبر و عمليات پيروزمندانه تأكيد ميكند به برنامهريزان اين نكته كليدي را تأكيد ميكند كه:اي اصحاب مدعي بهبود معيشت مردم، نشستن در پشت درهاي بسته و برنامهريزي بدون توجه به مردم و برنامهريزي براي حمله به اهداف اقتصادي دشمن در عالم ديپلماسي بيفايده و بياثر است.
راهكار دور زندن تحريم يا پريدن با چشمهاي بسته در بغل دشمن به عنوان استراتژي و ناجي نشان دادن بزرگترين دشمن در جنگ اقتصادي براي مردم (كه با اين گرانيها و حصر اقتصادي به آنها فشار ميآيد و به خاطر آرمانهايشان دم نميزنند) چيزي جز بيكفايتي نيست.
آنجايي كه اين سردار شهيد به ريختن قبح شهيد شدن رزمندگان در عملياتها نزد فرماندهان هشدار ميدهد يعني مبادا كه مال دنيا، منافع اقتصادي – سياسي و جناحي يا خداي ناكرده بيتدبيري و سوءمديريت موجب غفلت از مردمي باشد كه در خط مقدم و نوك پيكان تحريمها هستند. مبادا براي برخي تحريمها با ناديده گرفتن خون شهدا دكان شده باشد كه مسئولان بيشك در پيشگاه خداوند پاسخگو خواهند بود.
آنجايي كه شهيد باقري غرور پيروزي در يك عمليات را مضر ميداند و تأكيد ميكند كه خودتان را گم نكنيد خطاب به مسئولان اجرايي است كه يا با درآمدهاي رويايي نفتي به خرج كردن عادت كردهاند بي آنكه برنامهاي براي ايجاد اشتغال خيل جوان متقاضي كار داشته باشند و خطاب به كساني است كه گفتوگويي حضوري و تلفني با يك مسئول كشور را كليد حل مشكلات اقتصادي ميدانند. در حقيقت اين جملات يادآور ميشود كه پنجه فولادين در دستكش مخملين اگر دراز شده است بر اساس منافع كشور دشمن بوده و بايد مراقب بود كه غرور باعث كور شدن و ناديده گرفتن ساير جزئيات و برنامههاي شيطاني – اقتصادي عليه ما نشود و در سويي ديگر فراموش نكنيم كه وامدار چه كساني هستيم ؟
آنجايي كه بر شناسايي و اطلاعات درست براي طراحي يك عمليات تأكيد ميكند يعني براي برنامههاي اقتصادي در شرايط تحريم مراقب نحوه اجراي عمليات باشيد كه نخست بر پايه اطلاعات كامل باشد و سپس با راهكار اجرايي و براي پيروز شدن گام برداريد.
نه اينكه بعد از گذشت چند ماه و سال خداي ناكرده متوجه اطلاعاتسازي و آمارسازي و برنامهريزيهاي غلطي بشويم كه دود اجراي آن به چشم مردم برود.
آري حماسه اقتصادي نيازمند تلاش سخت برپايه اطلاعات درست عمليات و افسراني است كه در كنار مردم با برنامهريزي آگاهانه و در جهت اهداف متعالي گام بر ميدارند. باور كنيد كه پيروزي و خلق حماسه با الگوبرداري از چنين راهبراني بيشك ميسر است.