براي سينمايي كه به دنبال پويايي اقتصاد است اما در واپسين ماههاي سال، بزرگترين و پر مخاطبترين سينماي - سينما آزادي - خود را به خاطر مشتي از اختلافات درون سازماني و برونسازماني عملاً از چرخه خارج ميبيند تكيه زدن بر همان سينماهاي قديمي همچون «قدس»، «بهمن»، «آفريقا» و «استقلال» و پاينده نگاه داشتن آنها غنيمت است. هر چند به نظر ميرسد كه در ماههاي پاياني دولت دهم ديگر حتي به اين غنايم فرهنگي هم نظري انداخته نميشود.
سالنهاي سينمايي كه تاريخ تولدشان به غير از تاريخ احداث سينما آزادي جملگي به بيش از ۳۰ سال پيش و دوران پيش از پيروزي انقلاب باز ميگردد، نيازمند تيمار و بازسازي هستند تا بتوانند جمعيت مخاطبان پايتخت را به شكلي متوازن ميان يكديگر تقسيم كنند.
زماني سينما «قدس» تهران كه در ضلع غربي ميدان ولي عصر (عج ) واقع است، پرفروشترين سينماي كشور محسوب ميشد اما اكنون اين سينما به رغم واقع بودن در يكي از پرترددترين نقاط شهر تهران، يكي از سوت و كورترين لابيهاي سينماي پايتخت را در اختيار دارد. وضعيت كساد حاكم بر سينماي كشور شايد يكي از دلايل عارض شدن چنين وضعيتي بر سينما «قدس» باشد اما بيشك يكي از دلايل مهم انزواي سينمايي كه زماني پرترددترين و شلوغترين سالنهاي سينماي كشور را در اختيار داشته است، وضعيت نامناسب فيزيكي سالن آن است؛ اين شرايط نامناسب حتي مدير اين سينما را در گفت و گو با ايسنا به اعتراف اين حقيقت وا داشت كه اگر شرايط فراهم بيايد، حاضر است شغلش را به عنوان يك سينمادار خصوصي عوض كند. اين اعتراف، متعاقب منتفي شدن قرار بازسازي سينما «قدس» صورت گرفته است.
از قضا پس از ناتمام ماندن يكي از طرحهاي شهرداري تهران براي منطقهاي كه سينما قدس در آن واقع شده است، قرار بر اين شد كه چنانچه وزارت ارشاد در سال آينده به سينما قدس بودجه بدهد، مديران آن يك سالن سينمايي به اين سينما اضافه كنند و به اين ترتيب روح تازهاي بر كالبد سينماي قديمي پايتخت بدمند.
اين اما و اگرها و به حال خود رها كردن سينما، آن هم در واپسين روزهاي سال و واپسين ماههاي دولت دهم، نه تنها زنجيره از هم گسسته ارتباط مخاطب با سينماها را گسستهتر از پيش ميكند بلكه منتهي به اين برداشت ميشود كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت دهم در ماههاي پاياني مسئوليت خود، رسيدگي، ساماندهي و سازماندهي به برخي امور زير ساختي مرتبط با بحث فرهنگ را وا داده يا شايد به سبب اقتصاد مقاومتي كه در همين ماههاي پاياني سال گريبانگير شرايط فعلي كشور شد، رسيدگي به برخي امور و صرف هزينه را به دولت آتي پاس داده است؛ دريغ از اينكه سينما جاي پاسكاري نيست.
سالنهاي سينمايي ظرف يك سال گذشته به اندازه كافي از ناحيه برخي سوءمديريتها آسيب ديدهاند؛ مخاطبان سينما نشان دادهاند كه ميزان علاقهمنديشان به حضور در سالنهاي سينما، تأثيرپذير از فضاي حاكم بر سينما و حوادث و رويدادهاي آن است. با اين اوصاف به نظرمي رسد تحت هرگونه شرايط اقتصادي كه بر فضاي فرهنگي كشور حاكم باشد، براي سرپا نگه داشتن سينماهاي كشور و از دست ندادن زنجيره ارتباط آنها با نادر مخاطبان وفادارشان، مرهم گذاشتن بر زخم سينماهايي چون «قدس» ميبايست اولويت اول وزارتخانه متولي رسيدگي به امور سينماها باشد.