مينا حقيمقدم | شايد براي شما هنوز اتفاق نيفتاده باشد اما به زودي ميافتد. آن وقت كه در گير ساعتهاي متمادي تهيه لباس اولين و آخرين عروسيتان شديد؛ شما هم پا ميگذاريد به دنياي ژورنالهاي به روز اروپايي!
البته با توجه به تب مدگرايي اين روزها كمتر خانمي است كه تا روز عروسي، سري به مزونهاي شهر نزده و نگاهي به لباسهاي كوتاه و بلند و طرحدارشان نكرده باشد.
اينجا سر گردنه است!
هر چند در بيشتر نقاط كشور اين وضعيت حاكم است اما در كلانشهرها، سرگردنهگيري مزونها حكايتي پررنگتر دارد. در پايتخت، كافي است به حوالي چهار راه جمهوري برويد تا با ويترينهايي پر از تور و پارچه و تزئينات كه نشان رخت سپيد عروسي را با خود دارند، روبهرو شويد. هيچ قاعده و قانوني هم براي قيمتها وجود ندارد.
هنوز وارد مغازه نشده بايد تاريخ عروسيتان را بلند به همه اعلام كنيد تا ژورنالي به دستتان بدهند و «مبارك باشد» كشداري بگويند و قربان صدقهتان بروند! البته حضور شريك زندگي هم در تعريف و تمجيدهاي فروشنده و بازاريابهاي مغازه مؤثر است؛ اگر تنهايي به اين كار اقدام كنيد شايد كمي جلوي مزون معطلتان كنند يا حتي صندلي به شما براي نگاه به ژورنالهاي روي ميز مغازه تعارف نشود.
در يك چشم بر هم زدن...
مغازهدار هر لباسي كه رويش دست ميگذاريد ۳۰ ثانيه از نزديك نگاه ميكند و ميگويد:«اين هم دوختش ۶۰۰ هزار تومان ميشود كار دستش زياد است؛ من خيلي ارزان ميگويم، خانمي در جاي ديگري يك ميليون داده بود، ولي اصلاً از دوخت لباسش راضي نبود، اين روزها هر كسي مغازهاي كرايه ميكند و مزون راه مياندازد. چندين سال است كه لباس عروس كار من است. خياط ما مورد اطمينان است، خيالتان راحت باشد».
لباس عروسهاي ۱۲ ميليون توماني!
بنا بر مشاهدات خبرنگار اجتماعي «جوان»، قيمت لباس عروس از ۳۰۰هزار تومان تا ۴ميليون تومان متغير است و در زماني كمتر از هفت روز تحويل داده ميشوند؛ البته لباسعروسهايي با قيمت بالاتر از ۴ ميليون، بنا بر گفته مسئول مزوني نياز به زمان دو يا سه ماهه براي دوخت دارد و براي دوخت لباس عروس نيز دستمزد دوخت از ۶۰۰هزار تومان تا ۲ميليون تومان متغير است. يكي از فروشندهها ميگويد:«برخي مزونها در بالاي شهر تا ۱۲ ميليون تومان هم از زوجها پول لباس عروس ميگيرند».
فروشندهاي در خيابان جمهوري به يك داماد جوان ميگويد:« زياد سخت نگيريد، اگر لباس مدلدارتر ميخواهيد بايد به ميدان هفت تير برويد، البته قيمت لباسهايشان سه، چهار ميليوني است».
بروي و چند روز بعد بيايي، گرانتر ميشود!
فروشنده ديگري توصيه ميكند لباسهاي آماده در ويترين را با دقت تماشا كنيد، چون عقيده دارد هيچ خياطي نميتواند لباسي را مثل ژورنال در بياورد و اكثر افرادي كه لباسها را از روي آنها سفارش ميدهند، پشيمان ميشوند. او ادامه ميدهد:«اين لباسها كه با پارچههاي ترك دوخته نميشود تا به اين زيبايي روي تنت بنشيند. الان خيليها از دوخت لباس پشيمان ميشوند، خريد طرح آماده مطمئنتر است. اين طرح را همين الان ۵۰۰ هزار تومان برايت حساب ميكنم؛ بروي چند روز ديگر بيايي، گرانتر ميشود؛ وقتي پارچه ۱۷ هزار توماني، ۲۲ هزار تومان شده است ديگر چه انتظاري از ثابت بودن قيمتها بايد داشت؟»
خريد به شرط كرايه...
«لباس را به تنت ميدوزيم خواستي برگردان! به شرط كرايه ۴۰۰ هزار تومان به شرط خريد ۵۰۰ هزار تومان؛ اما بخري به نفعت است. لباس مال خودت ميشود».
لباس كرايهاي آنهم براي شب اول زندگي اصطلاح معنيداري است كه اكثر زوجهاي جوان زير بارش نميروند و ترجيح ميدهند لباس را با يك تفاوت قيمت از فروشندهها بخرند.
ماركدارها و خارجيها محبوب ترند!
مهسا ۲۸ ساله تازه يك سالي از ازدواجش ميگذرد در گفت و گو با خبرنگار اجتماعي «جوان» ميگويد: «آنقدر ژورنالها را زير و رو كرده بودم كه پاك ديوانه شدم. ديدنشان بيشتر آدم را گيج ميكند. آخر هم رفتم امامزاده حسن، لباس عروس وكيوم خارجي خريدم ۳ ميليون تومان، اما باز هم جذابيت لازم را نداشت!»
اما سيما تازه عروسي است كه عقيده ديگري دارد:«هر چه لباس پركارتر باشد، قيمت بالاتري دارد. براي همين سعي ميكنم تا جاي ممكن از كار روي لباسها كم كنم. »
جوكار، مدير يك مزون لباس عروس است و درباره قيمت كاردست به خبرنگار «جوان» توضيح ميدهد: هر طور كه مشتري بخواهد كار ميكنيم؛ مثلاً عروسي هست كه تمايل دارد سرتاپاي لباسش كار شده باشد چنين كاري اگر از مواد با كيفيت استفاده شود حدود يك ميليون و ۵۰۰هزار تومان هزينه دارد و اين هزينه از هزينه دوخت لباس جداست.»
مزوندارها دلالي ميكنند؟
يكي از مزونها براي كار دست روي لباسها، منجوقدوز استخدام ميكند. از دستمزدها كه ميپرسيد قيمتهاي نازلي را تعيين كرده و ميگويد: «براي دوخت هر گل ۲۵۰ تومان دريافت ميكنيد.» جعفري، مدير مزون لباس عروس ديگري هم توضيح ميدهد: «لباسعروسهاي ما خيلي پر گل است و براي هر گل ۱۰۰ تومان مزد دريافت ميكنيد.»
زندگي نوپا خم شده زير بار رودربايستيها
در مقابل هزينههاي رنگارنگ رخت سپيد عروسي و توقعات اطرافيان و تصور چگونگي واكنش دو خانواده كه به تازگي با هم آشنا ميشوند، هر زوجي، مجبور به تحمل هزينههايي گزاف و تحميلي مزون دارهاست. رؤياي دست يافتن به شبي رؤيايي و سندي براي افتخار(!) در ميان آشنايان، كمر زندگي مشترك را زير سنگيني هزينهها خم ميكند.