کد خبر: 110550
تاریخ انتشار: ۰۱ آذر ۱۳۸۸ - ۰۳:۰۰
پشت صحنه تحريم سينماي مستند درگفت‌وگوي«جوان» با محمد آفريده
سينماي جوان و مستند و تجربي نزديك به دو دهه است كه جاي خود را در ميان علاقه‌مندان آثار هنري باز كرده و تحقق بخش عظيمي از اين مهم در زمان مديريت محمد آفريده به وقوع پيوسته است. امسال بيش از 130 هنرمند مستند‌ساز سينماي مستند وتجربي و جشنواره فيلم سينما حقيقت را تحريم كرده‌اند. ‌با آفريده در مورد تولد و حيات سينماي مستند وتجربي به گفت‌وگو پرداختيم و در ادامه در رابطه با تحريم جشنواره‌اي كه خود را سينماي حقيقت مي‌نامد به گفت‌وگو پرداختيم. به عنوان يك فيلمساز و علاقه‌مند به سينماي فيلم كوتاه مي‌خواهم اين سؤال را از شما بپرسم؛ ‌وضعيت سينماي مستند و تجربي و فيلم‌هاي كوتاه كشور چگونه است؟بدون شعار مي‌گويم ما در بهترين شرايط توليد فيلم مستند در طول تاريخ سينمايي‌مان هستيم و از سويي ديگر بهترين فيلم‌هاي مستند نيز در حال ساخت هستند. ‌مشكل اين است كه علاقه‌مندان كمتر به اين فيلم‌ها دسترسي پيدا مي‌كنند و يا اين فيلم‌ها فرصت ديده شدن نمي‌يابند. ‌رسانه‌ها هم سهم خود را از ارائه حقيقت سينماي مستند ادا نكرده‌اند. انقلاب يك تحول بزرگ را در جامعه به وجود مي‌آورد. ‌انقلاب اسلامي چه نقشي در آثار مستند و فيلم‌هاي كوتاه نسل امروز دارد؟هميشه گفته‌ام كه اتفاقاً با وقوع انقلاب اسلامي يك خودباوري عظيمي ايجاد شده است كه مشكل مديران جامعه ما، عدم مديريت اين نيروي عظيم و پا به كار است. ‌امام (ره) فرهنگي را به راه انداخت مملو از ساختارشكني و توليد در هر زمينه‌اي. ‌اما ما در باغ اين قضيه نيستيم. ‌در سال حدود سه هزار فيلم مستند ساخته مي‌شود كه اغلب آنها فرصت ديده شدن را نمي‌يابند. ‌تلويزيون كه درهايش را به سوي مستند‌سازان جوان بسته است. ‌بعد از انقلاب و به‌خصوص در دهه جديد فوران سينماي مستند در كشور ايجاد شده است. ‌در كشور ما يك فرهنگ انقلابي و يك نسل جوان وجود دارد كه همه آنها به امكانات سهل الوصول سينما هم دسترسي دارند. ‌پس ما در حال كشف استعداد‌هاي بكر هستيم. ‌در حال حاضر ما با شرايط خوبي در خاورميانه از جهت دارا بودن منابع ارزشمند هنري روبه‌رو هستيم كه هر لحظه قادر به توليد ارزش افزوده هستند. پس چرا تبعات اين نيروي پا به كار و اين ميزان انرژي مشهود نيست؟بحث برنج‌ها را كه رسانه‌اي شد شنيده‌ايد. ‌ما آنقدر با واردات بي‌‌رويه روبه‌روايم كه محصولات داخلي عملاً روي دستمان مي‌ماند. ‌اگر هم توليد نكنيم به خودمان ظلم كرده‌ايم. در دوره‌اي با بررسي وضعيت موجود سينما ديديم كه خيلي از سازمان‌ها امكانات سينمايي همچون نگاتيو 35ميلي‌متري و دوربين و. . . ‌حرفه‌اي خريده‌‌اند اما بدون استفاده فقط آنها را نگه داشته بودند. با دلار گران در آن زمان اين وسائل را خريده بودند اما در اختيار هنرمندان قرار نداده بودند. ‌خود من در آن سال‌ها چند كاميون مواد اوليه فيلمسازي از ادارات مختلف جمع‌آوري كردم. ‌خدا توفيق داد اين در باز شد و اين جريان را به راه انداختيم. ‌نگاه ما اين بود كه سينماي ما نيازمند خانه تكاني است وظيفه اين كار هم به عهده نسل نوپاست. ‌آن زمان كه ما وارد سينماي جوان شديم هنوز هيچ هويتي براي فيلم كوتاه مطرح نشده بود. ‌اما طي تلاش‌هايي كه انجام شد الان به جايي رسيده‌ايم كه اين سينما با چندين دوره برگزاري جشنواره امروز هم شناخته شده است و هم مخاطب خود را دارد. بگذاريد اين گونه سؤال كنم؛ ‌چرا با وجود توفيق جشنواره‌اي سينماي مستند هنوز به سينماي اكران نرسيده است؟در زمينه توليد ما بسيار خوب وارد شده‌ايم. ‌مسؤوليت من به عنوان يك علاقه‌مند و مدير كه وظيفه دارم اين محيط و اين نيرو را سامان بدهم تا به اينجا چه خوب و چه بد انجام مي‌گيرد اما بگذاريد اعتراف كنم كه امكانات من در حد كرايه يك سينما در طول سال هم نمي‌شود. ‌تلويزيون در تمام دنيا مادر سينماي مستند است. ‌اگر تلويزيون درهايش را باز كند به روي اين نسل، جوانان هنرمند به آينده اين نظام و هنرشان علاقه‌مند مي‌شوند. ‌زماني‌كه پول اين نظام به جيب مردم دلسوخته وارد شود مي‌دانيد چه نيرويي مي‌گيرد اين نسل دور افتاده. جايي مثل حوزه هنري كه تعداد فراواني سينما در اختيار دارد اگر وارد اين ميدان شود و به صورت جدي و دلسوزانه بخشي از كار نمايش را در خدمت بگيرد. ‌بايد در اين زمينه كار جهادي انجام شود. به نظر من بايد به اين نسل سوبسيد بدهيم. ‌تلويزيون بيايد و 20ميليارد تومان هزينه بگذارد و بخشي از اين فيلم‌ها را بخرد حتي اگر نمايش ندهد، ‌ولي اين نسل را احيا كند. ‌شما اولين مديري هستيدكه وارد دنياي فيلم كوتاه شد. ‌هنرمنداني كه در اين زمينه تربيت شده‌‌اند آيا مي‌توانند سكان كشتي به گل نشسته فيلم‌هاي مستند وتجربي را به دست بگيرند؟در آغاز راه با مشكلات فراواني روبه‌رو بوديم اما تلاش كرديم تا سدها شكسته شود، الان ديگر جامعه و نهادها و حوزه‌هاي مختلف بايد شروع به بازسازي فضا كنند. ‌من با همين استعدادهايي كه در اين سال‌ها تربيت شده‌‌اند مي‌توانم در سال 10 فيلم عالي در راستايي تبيين ارزش‌هاي نظام بسازم، اما با يك گل بهار نمي‌شود. ‌ما بايد كارواني از توليدات راه بيندازيم و اگر اين كاروان راه افتاد بسياري از كج فهمي‌ها و عدم آگاهي‌ها را درمان و درهاي بسته را باز مي‌كند. ‌احساس مي‌كنم كه آباداني فرهنگ با بازسازي اين كاروان ميسر مي‌شود. اين موضوع هم بايد گفته شود كه انقلاب اسلامي آرزوهاي بزرگي را براي مردم ايجاد كرد. ‌خيلي‌ها حواسشان نيست كه اين آرزوها شايد 100سال ديگر به نتيجه برسد، ما بايد در اين مدت با تلاش و ايجاد ظرفيت‌هاي مطلوب به سمت موفقيت قدم بزنيم. ‌تاريخ سينما بعد از صد سال تجربه، گرفتار وضعيت موجود است، ما با اين سابقه كم، مسير طولاني را پيموده‌ايم. ‌به قول فرمايش مقام معظم رهبري سينما هنر برتر است اما هنوز در بسياري از جاها اين نسل برتر را نمي‌شناسند. اين خطرناك نيست كه يك نسل آماده به كار را آماده كرده‌ايم اما امكانات در اختيارش قرار نمي‌دهيم؟تقصير من چيست. ‌وظيفه من اين بوده كه زمين را آماده كنم، بذرش را بپاشم و آبياري كنم تا محصول را آماده درو كنم اما هيچ كسي در باغ قضيه نيست. ‌من كارم را درست انجام داده‌ام و حالا بايد بخش‌هاي ديگر وارد ميدان كارزار شوند. اين نگراني نيست، اينها سرمايه خدادادي است. ‌مثل اين است كه ما در قحطي هستيم و يكباره خداوند كل ايران را باران باران مي‌كند. ‌اگر ما نتوانيم از آن استفاده درست كنيم كه اشكال آن باران و نعمت نيست. ‌انقلاب اسلامي ايجاد‌كننده نعمت است، همچون همين اتفاقي كه در دنياي هنر افتاده است در دنياي فناوري نيز وجود دارد. ‌اين همه نيروي علمي در حال رشد هستند و اگر نتوانيم در آينده براي آنها برنامه داشته باشيم با مشكلي فراتر از امروز روبه‌رو خواهيم بود. چرا درگير مديران بد شديم؛ ‌با وجود اينكه نسل اول انقلاب اغلب مديران جهادي و تجربه‌گرا بوده‌اند؟ چرا به نسل جوان اعتماد نمي‌شود؟متأسفانه اداري شده‌ايم و در اين راه به اداره پويا هم تبديل نشده‌ايم، به موضوعات و افرادمان اعتماد نمي‌كنيم. ‌من مجبورم باز بزنم به صحراي كربلا. ‌جوانان عزيزي كه جبهه رفتند مگر ما چقدر به آنها امكانات مي‌داديم، ‌در نهايت يك لباس و يك اسلحه. ‌شما اين امكانات را مقايسه كنيد با دستاوردي كه به ما برگرداند. الان حتي بهتر از همان حماسه‌سازان در كشور هستند. ‌كساني كه آشنا به فضاي روز و متعهد هستند اما توسط سازمان‌ها تحويل گرفته نمي‌شوند. ‌الان اگر اين قشر جوان هنرمند وارد صدا و سيما شوند از در ورودي وارد شدند بايد به كجا بروند! اما در دفاع مقدس مي‌دانستند كه بايد براي چه و با كه بجنگند. ‌هر اثري كه مورد ارزيابي قرار مي‌گيرد با مشكلات عديده روبه‌رو مي‌شود تا پرداختي براي خريد آن نشود. شما چه كرديد؟يك زماني با پول 4يا 5 فيلم سينمايي 700 فيلم كوتاه و مستند به كمك بچه‌ها توليد شد. ‌ماجرايي راه افتاد كه موجب زنده شدن اين نوع سينما شد. آدمها در سينما خاص نيستند، من عقيده دارم در اين سينما هر كسي مي‌تواند و بايد بيايدحرفش را بزند و البته بعضي‌ها ماندگار خواهند شد. با خروج شما از انجمن سينماي جوان آنجا تعطيل شد و با خروج شما از مركز مستند و سينماي تجربي همين اتفاق در آنجا هم تكرار شد؛ نسل جديد بايد به يك مدير به عنوان پشتيبان اتكا كند؟من تقصيري ندارم. ‌ من كارم را انجام مي‌دهم بايد مديران ديگر هم در اين باره تلاش كنند. بيش از 130 هنرمند مستندساز جشنواره سينماحقيقت را تحريم كردند، چرا؟جشنواره سينما حقيقت مهماندار 700 فيلم بوده است و ما با وجود چنين نسل هنرمندي متكي به كسي نيستيم. اما اين هنرمندان جزو بهترين‌ها بودند. ‌قافله هنر منتظر كسي نخواهند ماند. ‌همه كساني كه در اين عرصه كار مي‌كنند بايد بدانند كه اين عرصه، محل رياضت است. ‌نسل جديد و باهوش دارد مي‌آيد. ‌اگر امروز در خانه سينما به فرض 400كارگردان داريم در آينده‌اي نزديك اين مي‌شود 3برابر. ‌الان 3 هزار فيلم و 500 مستندساز داريم در آينده مي‌شود سه برابر. ‌ اين موضوع با آن بيانيه قابل قياس نيست. برخورد شما به عنوان نماينده جشنواره سينما حقيقت با آنها چگونه بود؟من به آنها گفتم احساسي كه داشتيد براي من قابل احترام است. ‌فكر مي‌كنم آنها بايد با عقلانيت بيشتري عمل مي‌كردند. ‌شايد گفتن اين حرف به ضرر من باشد اما در تمام دنيا جشنواره‌ها محلي هستند براي ورود نظرات مخالف. ‌شايد آنها فيلم‌هاي خوبي ساخته بودند كه بنا به تحريم جشنواره سينما حقيقت به جشنواره نفرستادند؟تا قبل از اعلام اين بيانيه ما چارچوب برنامه‌هايمان را بسته بوديم و جالب است بدانيد همه اين افراد 5 فيلم در جشنواره داشتند. ‌در وهله دوم اينها مشكلشان با ديگران است نه با جامعه هنري مستندساز كشور. در مقدمه بيانيه مي‌گويند نيروي انتظامي به ما اجازه نداده فيلمبرداري كنيم ما هم مي‌گوييم خب جشنواره پليس را تحريم كنيد به ما چه ربطي دارد. ‌همه اين هنرمندان از دوستان من هستند. ‌اعتقادم اين است كه معجزه امام (ره) و رهبري اين است كه همه تفكرات و گرايش‌ها را در كنار هم مديريت مي‌كنند. اگر آنها فيلم مي‌ساختند امكان داشت در مرحله داوري از نتيجه مطلوب دور بماند؟ اين افراد طي اين سال‌ها با ما كار كرده‌‌اند و براي جشنواره فيلم ساخته‌اند. ‌بيش از اينكه بخواهيم با اين دوستان ارتباط ويژه‌اي باشد به خود موضوع بيش از هر چيز توجه داريم. ‌بايد ديد اين فرهنگ، مردم و اين مملكت چه نيازهايي دارد، بايد به اين نيازها توجه كنيم. ‌به خاطر اين نسل كه از پي مي‌آيند و با ما همكاري كرده‌‌اند و ديگران كه منتظر كسي نخواهند شد همه درآباداني كمك مي‌كنيم و من سعي كرده‌ام فضا را براي نبوغ آنها هماهنگ كنم. آينده نشان خواهد داد كه ما چه عملكردي داشته‌ايم. ‌حنا مخملباف فيلمي در مورد انتخابات ايران ساخت كه توانست جوايز زيادي را نصيب خود كند؛ ما فيلمي داريم كه در آن شكل و حجم بتواند اين جوايز را پس بگيرد؟يك نكته را بايد بگويم كه بعضي جشنواره‌ها تابع مقتضيات روز هستند. ‌من نمي‌گويم كه جشنواره‌ها سياسي‌‌اند اما گوشه چشمي به اين گونه موارد دارند. ‌مستند داغي خودش را داشته و متاثر از جامعه است. ‌هنرمند سعي مي‌كند برداشت خود از زمانه را ارائه دهد. ‌همين الان در دنيا بگوييد من فيلمي ساخته‌ام كه در ايران امكان نمايش ندارد، درها را باز مي‌كنند و براي شما فرش قرمز پهن خواهند كرد. ‌مگر آنها ‌با ما دشمني دارند؟آنها يك نگاه جهان سومي به سينماي ما دارند. ‌فكر مي‌كنند كه دوره‌هاي تاريخي را از سر گذرانده و به يك شرايط كافي از تمدن رسيده‌‌اند و حالا بايد وظيفه كمك‌رساني به كشورهاي در حال توسعه‌اي كه با ضعف روبه‌رو هستند ادا كنند. ‌اكثر اين جشنواره‌ها در كنار خود يك صندوق حمايت دارند كه وزارت امور خارجه آنها در آنها سرمايه‌گذاري كرده است و به نوعي از طريق حمايت‌ها ذهن‌هاي هنرمندان را هدايت مي‌كنند؛ ‌اين كاري بسيار هوشمندانه است. ‌ البته جاي خرده‌گيري ندارد، اين ضعف ماست كه نتوانستيم در اين زمينه كاري انجام دهيم. ما سعي كرديم در دوره اخير جشنواره سينما حقيقت يك صندوق مستند ايجاد كنيم و باور كنيد كه داد و فرياد مي‌كنيم كه كمكي بگيريم اما دريغ از يك دلسوز!چرا؟در دنيا وزارت خارجه و تلويزيون و هزاران شركت خصوصي پشتيبان اين‌گونه صندوق‌ها هستند اما ما تنها هستيم. ‌هنرمند طرحي را مي‌آورد و يك رزومه كه فلان جشنواره خارجي 20هزار دلار جايزه اما با شرط ساخت به من پيشنهاد داده و من بايد با اين گونه پيشنهادها مبارزه كنم؛ ‌اين يعني جنگ نرم. ‌جنگ نرم،سينماي مستند؟جنگ نرم يعني آقاي تلويزيون و نهاد فلان و حوزه فلان بگويد ما توانايي تو را مي‌شناسيم. ‌شما چينشتان را به هم نزنيد مابه عنوان پشتيبان فرهنگي از آثار مطلوب شما حمايت مي‌كنيم. ‌باور كنيد در برخي موارد من بايد براي يك هزينه‌كرد كوچك شروع كنم به تفصيل مقدمات! با بروكراسي اداري چه مي‌كنيد؟من به جايي رسيده‌ام كه ديگر در حوزه اجرايي نمي‌شود كاري ‌براي فرهنگ و انقلاب انجام دهم. ‌اگر طرحي دارم و برنامه‌اي بايد بروم و خودم تلاش كنم، در اين بخش بايد براي ايجاد يك حركت به هزاران سوال پاسخ دهيد. از يك سو با يك جهاني روبه رو هستيد كه همه چيزش عوض شده است. امام تمام تلاشش را كرد كه بگويد در اين قرن اسلام مي‌تواند به همه احساسات و نيازهاي جهان جواب بدهد. ‌اينجاست كه اهميت سينما صدچندان مي‌شود. ‌سينما مخاطب امروزي دارد. ‌من مي‌خواهم برنامه‌اي را به اجرا بگذارم. ‌بايد از ب بسم‌الله ‌تا آخر را براي هزاران نفر توجيه كنم و در پايان باز برگردم به آغاز اين كلاف سردرگم. ‌اين موضوع چه انرژي از من مي‌گيرد! چه بايد كرد؟ اين مشكلات، مشكلات انقلاب يا نظام نيست. ‌اينها مشكلات طبيعي است براي تبيين آرزوهاي بزرگي كه در انقلاب به وجود آمد. ‌احساس من اين است كه مديريت امروز مديريت دو است. ‌وقت نشستن و جلسه گذاشتن نيست. ‌البته اين دليلي نمي‌شود كه همه چيز را به هم بزنيم. ‌بايد افراد آگاه را به دويدن وا داريم. ‌سينماي مستند توانسته درآمدزا باشد؟تلاش ما اين بوده است كه در جامعه اين موضوع را نهادينه كنيم و امروز بايد اين كاروان را هدايت كرد به سمت بازار. اما بايد اين نكته را مورد نظر قرار دهيم كه سينماي داستاني بلند ما كه ستاره و هزاران بزك دارد با مشكل روبه‌رو است اين جوانه ضعيف سينماي مستند كه تازه به بار نشسته را نبايد زير فشار فروش و خودكفايي قرار دهيم؛ ‌ نه سالن دارد و نه پشتيباني. در دنيا از سينماي مستند و تجربي و فيلم كوتاه چگونه حمايت مي‌شود؟ چندسال پيش در يك مناسبت سينمايي با وزير فرهنگ فرانسه آشنا شدم. ‌ايشان مي‌گفت كه در آن سال براي حمايت از سينماي مستند وتجربي و فيلم وكوتاه بودجه‌اي دوبرابر سينماي بلند در نظر گرفته‌اند. ‌اگر شما يك آينده آباد براي سينماي بلند مي‌خواهيد بايد در اين بخش كوتاه و آماتور سرمايه‌گذاري بيشتري داشته باشيد. ‌در هنر نمي‌توان به كسي پول داد تا حافظ توليد كند. ‌بايد يك بذري پاشيده شود و در فضاي مناسب خودش حافظ مي‌روياند. ‌در خود هاليوود تهيه‌كننده‌ها بعد از يك مدت به سمت دانشگاه‌ها مي‌روند و با دادن بودجه‌هاي كم شروع به استعداديابي مي‌كنند كه يكباره يك اسپيلبرگ كشف مي‌شود و جريان سينما را به نوعي ديگر هدايت مي‌كند. ‌متأسفانه در كشور ما مسائل درهم است. ‌سينماي مستند در دنيا مشترياني همچون مراكز دانشگاهي و آموزشي دارند، در ايران ارتباط اين مراكز با آثار هنري چگونه است؟در تمام دنيا مراكز علمي و تحقيقاتي آرشيوهاي بزرگي از آثار مستند و كوتاه مرتبط دارند. ‌متأسفانه در دانشگاه‌هاي ما فيلم‌هاي روز هاليوود وجود دارد اما هيچ فيلم مرتبط با نجوم و مهندسي را نمي‌يابيد؛ ‌اين ضعف ماست. همه نگران هستند كه سينما به شرايط قبل از انقلاب بازنگردد و ما تمام تلاش خود را كرده‌ايم كه نسلي آرمانخواه و ارزشي تربيت كنيم كه بتواند مخاطب را ارضا كند. ‌اما بايد ارتباط اين هنرمندان با دانشگاه و مراكز علمي و ديگران ايجاد شود. ‌در اين رابطه تا كنون چه كاري صورت گرفته است؟در اين دوره از سينما حقيقت بخشي تحت عنوان مستند‌هاي علمي با كمك جهاد دانشگاهي ايجاد كرديم كه بسيار مورد توجه قرار گرفت و هفت فيلم ساخته شد؛ اين نشان مي‌دهد كه اين انگيزه و نيرو وجود دارد، ‌اما حلقه اتصال به وجود نيامده است. چرا اين حلقه اتصال به وجود نيامده است؟مشکل اصلي اين است که اغلب مسؤولان ما كه در رابطه با سينما کار مي‌کنند آگاهي چنداني نسبت به اين مقوله ندارند. زماني که ما از سينما حرف مي‌زنيم در ذهنشان اين است که يک سريال با چند ستاره ساخته شود در صورتي که نمي‌دانند اين سينماست که موضوعات را ماندگار مي‌کند.منظورتان از اين ماندگاري چيست؟در دنيا وقتي مي‌خواهند اديسون را به مردم معرفي کنند در يک برنامه‌ريزي مناسب 50تا60 فيلم مستند و داستاني با طيف مخاطبي جوان، نوجوان و بزرگسال مي‌سازند. در کنار آن تعدادي هم انيميشن و سريال توليد مي‌کنند تا اديسون و تفکر او براي جامعه ملموس شود.اما ما در ايران همه اين روند را تعطيل مي‌کنيم و به دنبال ساخت يک اثر حجيم، فاخر و بزرگ مي‌رويم. توليد يک چنين پروژه بزرگي تأثيري همچون شهاب دارد. حلقه مفقوده در استفاده کاربردي از سينما فقدان آشنايي مسؤولان با روند توليد تأثير‌گذار است. ‌ با توجه به وجود نيروهاي موفق در عرصه سينماي تجربي چگونه مي‌توان هنر سينما را در جهت ترويج ارزش‌ها کاربردي کرد؟جشنواره فيلم، فرهنگ و صنعت را يک دوره برگزار کرديم. طي برگزاري متوجه شديم که مرکزي در کروسوي فرانسه وجود دارد که 10هزار فيلم مستند علمي را آرشيو کرده است.بعد از ارتباط با آنها متوجه شديم که در فرانسه همه ادارات دولتي اعم از شهرداري و اداره برق، پست و... هر فيلم مستند وغير مستندي که در رابطه با اهدافشان مي‌سازند را در اين مرکز آرشيو مي‌کنند و آنها هم اين فيلم‌ها را در مراکز علمي و هنري دنيا پخش مي‌کنند. مي‌دانيم که سينماي اين کشور در حال مقابله با هاليوود است؛ پس چرا به اين موضوع اهميت مي‌دهند؟! حال ما در ايران مي‌خواهيم يک حرکت اين چنيني را به راه بيندازيم، بايد براي هر اداره روضه‌اي چند ساعته بخوانيم تا به اين نتيجه برسند که يک فيلم مرتبط با صنعت و عملکردشان بسازند. تا آنها را رها مي‌کنيم مي‌روند به سراغ کارگرداناني که نتيجه خارج از هدف ما دارند. اما با اين اوصاف زماني‌که من به چشمان اين هنرمندان جوان مي‌نگرم با برقي از ايمان، تلاش و پشتکار روبه‌رو مي‌شوم که نويد آينده‌اي روشن را به ما مي‌دهد.‌ امسال و به نوعي در روزهاي خداحافظي شما از دنياي مديريتي سينماي تجربي و مستند و فيلم کوتاه دو جشنواره فيلم رضوي و سينما حقيقت را همزمان برگزار کرديد؛ چگونه بود؟خيلي سخت بود. اما شيريني اين موضوع اين بود که وقتي حقيقت در پرتو ولايت قرار مي‌گيرد نورافشاني بيشتري مي‌گيرد و اين از برکات همزماني اين دو جشنواره بود. تمام تلاشم را کردم که اثبات شود مي‌توان جشنواره‌اي را در سطح ملي و بين‌المللي با موضوع حقيقت و ساختار مستند برگزار و نامي معتبر کسب کرد. در دنيا جشنواره‌اي نيست که با سه دوره برگزاري جايي براي خود در ميان اهل هنر باز کند اما سينما حقيقت به پشتوانه اين نسل جوان اين کار را کرد اميدوارم که اين حرکت ادامه پيدا کند، زيرا معتقدم با اين استعدادي که ما با آن روبرو هستيم مي‌توانيم پايگاه فيلمسازي مستند در منطقه و عرضه سينماي مستند در دنيا باشيم.جشنواره فيلم امام رضا(ع) چند سالي مسکوت باقي مانده بود؛ چرا؟دوره اول آن را من برگزار کردم. چندسالي اصرار بود تا هر ساله اين جشنواره برگزار شود اما من ديدم که با نام امام رضا(ع) نمي‌توان شوخي کرد، پس خواستم تا بودجه‌اي در اختيار قرار دهند تا چرخ توليد در اين زمينه را راه بيندازيم بعد به فکر جشنواره باشيم. با تأخير بودجه تأمين شد که اميدوارم در مديريت فعلي اين بودجه خرج جشنواره رضوي شود. جشنواره‌ها آخرين حلقه در فيلم‌سازي‌اند و به نوعي مهماني با پول بيت‌المال هستند. اما با تقويت پشتوانه‌هاي توليد جشنواره مي‌شود روز برداشت محصول.طي سال‌هاي مديريت من سعي شدکه جشنواره‌ها با پشتوانه توليد فيلم برگزار شوند. متأسفانه بعضي از جشنواره‌ها دو ماهه متولد مي‌شوند و بعد از جشنواره‌ها کركره‌ها پايين کشيده مي‌شود زيرا آن نتيجه‌اي که قرار بوده است را از آن گرفته‌اند. اين درد بايد در رسانه پيگيري و حلاجي شود. ما با پول بيت‌المال بايد يک نسل برتر با آرمان‌هاي انقلاب تربيت کنيم نه اينکه بيلان مديران را بيش از پيش پر بار نشان دهيم.در مورد بخش بين الملل جشنواره‌‌ها هميشه بحث‌هايي وجود داشته است. آيا اين بخش از فيلم‌هاي درجه چندم خارجي پر مي‌شود يا فيلم‌هاي برتر جهاني در آن شرکت مي‌کنند؟ منتقدين بايد نگاهشان را به اين موضوعات عوض کنند. بهترين فيلم‌هاي روز دنيا در اين بخش شرکت مي‌کنند. سند شما براي اين موضوع چيست؟تيم انتخاب از يک سال قبل از جشنواره از اغلب جشنواره‌اي صاحبنام فيلم انتخاب مي‌کنند. در همين جشنواره سينماحقيقت حدود 800 فيلم از طرف فيلمسازان به دست ما رسيد و تعدادي هم از فيلم‌هاي موفق و برتر جشنوار‌ه‌اي صاحب‌نام دنيا را فراخوان کرديم. حتي مي‌توان با افتخار اين موضوع را گفت که بسياري از فيلم‌هايي که در جشنواره‌هاي ما شرکت مي‌کنند فيلم‌هاي بزرگي هستند که در جشنواره‌هاي ديگر هنوز اکران نشده‌اند و بنا به اعتبار جشنواره ايران براي ما ارسال مي‌شود. چرا فيلمسازان مطرح دنيا بايد به جشنواره فيلم‌هاي مستند وتجربي و کوتاه ما علاقه داشته باشند؟جامعه ما به عنوان يک جامعه مطرح در دنيا شناخته شده است و هنرمندان علاقه‌مندند که فرهنگ و مردم ما را بشناسند. در سطح ايران و شايد منطقه اگر توجه کنيد در چندين دوره‌اي که ما جشنواره برگزار کرده‌ايم اغلب فيلم‌هايي را دعوت کرده‌ايم که بعد از شرکت در ايران مورد شناسايي قرار گرفته و جايزه‌هاي مختلف برده‌اند. بخش بين‌الملل جشنواره فيلم هستند و تجربي ما قابل دفاع است. جايگاه فيلم مستند تجربي ايران در دنيا کجاست؟خارج از تعارف بايد گفت يک بخش از مطرح بودن آثار ما در دنيا وابسته به نقش مردم ما در جامعه و انقلاب است. انقلاب بخش‌هاي زيادي از دنيا را آماده پذيرش فرهنگ و تفکرات ما کرده است. بخش مهمي ‌از افتخارات سينماي ما مديون اين اتفاق تاريخي است. بخشي هم تلاش فيلمسازان است که در مقايسه با عملکردي که بايد داشته باشند کم است اما اميدوار کننده. من فکر مي‌کنم در حوزه فيلم کوتاه و مستندو حتي سينماي بلند در دنيا جزو سينما‌هاي تاثيرگذار هستيم. نمود اين موضوع چيست؟در محافل هنري دنيا جايي نيست که ايران را به عنوان صاحب سينما نشناسند. اينکه ما بحث‌هايي داشته باشيم در مورد کم و کيف اين موضع يک بحث داخلي است. حالا که مديريت در سينما را ر‌ها کرده‌ايد چه مي‌کنيد؟اگر در اين زمينه تلاشي کردم نگاهم به دوستاني بوده است که در دوره دفاع مقدس رشادت به خرج داده‌اند. خاطرم هست در آن دوران در مسجد امام حسن کلاس فيلمسازي برگزار مي‌کرديم. اين تلاش و اگر نتيجه مطلوبي داشته است اداي ديني بود به آن عزيزان از دست رفته. قبل از اينکه من مدير باشم يک فيلمنامه نويس و کارگردان هستم. من، حاجي ميري، حاتمي‌کيا و تبريزي در سال‌هاي 58 مرکزي براي ساخت فيلم به راه‌انداختيم اما دوستان رفتند و من ماندم زيرا فکر مي‌کردم به جاي ساختن يک فيلم مي‌توانم به ساخت صد فيلم کوتاه کمک کنم و امروز دنبال ميدان ديگري هستم براي جهاد، اين ميدان مين پاک شده است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار