این پزشک فلسطینی در بیمارستان غزه مشغول نجات جان مجروحان بود که منزلش بمباران میشود و ناگهان در بیمارستان با جنازه پسرش و خانواده مجروح و شیون دیگر فرزندانش مواجه میشود. نگاهی به جنازه جگر گوشهاش میاندازد، اما سریع با بغضی در گلو روی بر میگرداند و تحمل دیدن پیکر تکه تکه شدهاش را ندارد.